1563
- زبان: ژاپنی
زمان کمی از رویارویی نهایی شوالیه های جادویی با «ماشین» شاهزاده خانم امرود می گذرد. هیکارو شیدو که هنوز تحت تأثیر مرگ شاهزاده خانم است، به برج توکیو باز می گردد. او در آنجا با دوستانش Umi Ryuuzaki و Fuu Houuji برای اولین بار از زمان تلاش خود به خود برای نجات Cephiro ملاقات می کند. هیکارو که با کابوسهای قلمرویی که پشت سر گذاشته بود گرفتار میشود، وقتی متوجه میشود که همراهانش نیز میخواهند برگردند و به پادشاهی خدمت کنند که زمانی بسیار وظیفهآمیز از آن محافظت میکردند. آرزوی شوالیههای جادویی برآورده میشود، زیرا در بالای برج توکیو، این سه با همان نور بزرگی که در روز اول ملاقات دیده بودند، کور میشوند. یک بار دیگر در پشت یک ماهی پرنده، گروه به Cephiro بازمیگردند - دنیایی که اکنون متروک و ویران شده است. با فروپاشی قدرت ستون، هیولاها آزادانه در زمین پرسه می زنند در حالی که سه کشور به امید تصاحب ستون برای خود به دنبال ضمیمه کردن سفیرو هستند. بانوی اسرارآمیز دیبونیر که خود را وارث قانونی کشور سقوط کرده اعلام می کند، اوضاع را پیچیده تر می کند. اکنون سه شوالیه جادویی که با مخاطرات شدیدتر و دشمنان کاملاً متفاوت روبرو هستند، بار دیگر برای نجات سفیرو و آوردن صلح به راه افتادند. با پیوندهایی که با هم ایجاد کرده اند، این سه نفر در برابر چنین چالش بزرگی متحد می شوند. [نوشته شده توسط MAL Rewrite]
1563