Tower of God
- زبان: ژاپنی
برجی وجود دارد که افراد برگزیده ای به نام "قانونی" را با وعده برآوردن عمیق ترین خواسته های آنها احضار می کند. خواه ثروت باشد، شهرت، اقتدار، یا چیزی که از همه آنها فراتر می رود - همه چیز در انتظار کسانی است که به اوج می رسند. بم بیست و پنجم پسری است که در تمام عمرش فقط غار تاریک، پارچه کثیف و نوری دست نیافتنی را می شناخت. بنابراین وقتی دختری به نام راشل از طریق نور نزد او آمد، تمام دنیای او تغییر کرد. او که با راشل دوست شد، چیزهای مختلفی در مورد دنیای بیرون از او آموخت. اما وقتی راشل می گوید که باید او را ترک کند تا از برج بالا برود، دنیای او در اطراف او به هم می ریزد. او با عهد بستن به دنبال او بدون توجه به آنچه لازم است، برج را می بیند و معجزه ای رخ می دهد. به این ترتیب سفر بم آغاز می شود، پسر جوانی که برج او را انتخاب نکرد، اما دروازه های آن را خودش باز کرد. آنها مهربان او را "بی قاعده" می نامند - موجوداتی که هر بار که پا به داخل برج می گذارند، اساس برج را تکان داده اند. [نوشته شده توسط MAL Rewrite]
Tower of God