Amnesia
- زبان: ژاپنی
پس از غش کردن در محل کار، یک خانم جوان در اتاق پشتی کافه ای که در آن کار می کند بیدار می شود و هیچ خاطره ای از زندگی خود یا اطرافیانش ندارد. دو تا از دوستانش که به زودی متوجه میشود شین و توما نامهایشان هستند، به او کمک میکنند تا سالم به خانه برود. هنگامی که او تنها می شود، با پسری طیفی به نام جبار ملاقات می کند که فقط او می تواند ببیند و بشنود. او توضیح میدهد که خاطراتش را به خاطر دیدار تصادفیاش از دنیایش از دست داده است، بنابراین قول میدهد که به او کمک کند تا به یاد بیاورد که کیست. با این حال، بازیابی خاطرات از دست رفته او بدون نگرانی اطرافیانش ممکن است دشوارتر از آن چیزی باشد که او تصور می کند. علاوه بر شین غمگین و توما محافظ، او باید مراقب سوء ظن ایکی فریبنده، کنت زودباور و مردی مرموز باشد که در دوردست ها کمین کرده است. همانطور که فراموشی او را درگیر زندگی هر یک از این مردان می کند، خاطرات تکه تکه اش تکه تکه برمی گردد و اسرار شرایط او کم کم آشکار می شود. [نوشته شده توسط MAL Rewrite]
Amnesia